موضوع: "بدون موضوع"
❀بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ❀
⁉️ #شبهه در #آیه_ولایت لفظ إنما است و دلالت بر حصر دارد پس اگر این طور باشد #ولایت و #امامت بر امام علی علیه السلام حصر شده و بقیه ائمه حق ولایت و امامت ندارند ❓
☑️ در پاسخ می گوییم سوالی بسیار قشنگ و در عین حال جوابی قشنگ تر دارد
⭐️ این مطلب نزد شیعه ثابت است که بقیه ائمه هم در رکوع زکات داده اند
❄️ برای این که یقین کنید می توانید این روایت را بخوانید
? ٣ ـ الحسین بن محمد ، عن معلى بن محمد ، عن أحمد بن محمد ، عن الحسن بن محمد الهاشمی ، عن أبیه ، عن أحمد بن عیسى ، عن أبی عبدالله علیهالسلام فی قول الله عز وجل : « إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِینَ آمَنُوا » قال إنما یعنی أولى بکم أی أحق بکم وبأمورکم وأنفسکم وأموالکمالله ورسوله والذین آمنوا یعنی علیا وأولاده الأئمة علیهمالسلام إلى یوم القیامة ثم وصفهم الله عز وجل فقال « الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلاةَ وَیُؤْتُونَ الزَّکاةَ وَهُمْ راکِعُونَ » وکان أمیر المؤمنین علیهالسلام فی صلاة الظهر وقد صلى رکعتین وهو راکع وعلیه حلة قیمتها ألف دینار وکان النبیصلىاللهعلیهوآله کساه إیاها وکان النجاشی أهداها له فجاء سائل فقال السلام علیک یا ولی الله و « أَوْلى بِالْمُؤْمِنِینَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ » تصدق على مسکین فطرح الحلة إلیه وأومأ بیده إلیه أن احملها فأنزل الله عز وجل فیه هذه الآیة وصیر نعمة أولاده بنعمته فکل من بلغ من أولاده مبلغ الإمامة یکون بهذه الصفة مثله فیتصدقون « وَهُمْ راکِعُونَ » والسائل الذی سأل أمیر المؤمنین علیهالسلام من الملائکة والذین یسألون الأئمة من أولاده یکونون من الملائکة.
? ? نام کتاب : الکافی- ط الاسلامیة نویسنده : الشیخ الکلینی جلد : 1 صفحه : 288 و 289
? http://lib.eshia.ir/11005/1/288
? http://lib.eshia.ir/11005/1/289
✖️ جالب است که بدانید مخالفین برای این روایت شبهه وارد کرده اند و گفته اند علامه مجلسی آن را تضعیف کرده
? الحدیث الثالث : ضعیف على المشهور.
? ? نام کتاب : مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول نویسنده : العلامه المجلسی جلد : 3 صفحه : 249
? http://lib.eshia.ir/71429/3/249
✅ و اما پاسخ : ای کاش مطرح کننده این شبهه کمی فکر می کرد
1⃣ اولا : درست است که سند ضعیف سند علامه درست گفته منتها متن روایت که صحیحه و مشکلی نداره
2⃣ ثانیا : شیعه در بحث رجال قاعده ای دارد به نام تسامح ادله سنن علی المبنا
این قاعده مربوط به غیر احکام و عقیده می شود که هر جا سخن از فضائل و مستحبات شد در ان تسامح خرج می شود
✅ پس برای این روایت هم تسامح خرج میشه
? ولا یخفى أن قاعدة التسامح مشهورة بین الفقهاء
? ? نام کتاب : مائة قاعدة فقهیة نویسنده : السید محمد کاظم المصطفوی جلد : 1 صفحه : 95
? http://lib.eshia.ir/15234/1/95
3⃣ ثالثا : فقط این روایت که نیست روایت دیگری هم هست که ثابت می کنه 12 امام صداق آیه ولایت هستند به روایت توجه کنید :
? 7- أَحْمَدُ بْنُ مُحَمّدٍ عَنْ عَلِیّ بْنِ الْحَکَمِ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ أَبِی الْعَلَاءِ قَالَ ذَکَرْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللّهِ ع قَوْلَنَا فِی الْأَوْصِیَاءِ إِنّ طَاعَتَهُمْ مُفْتَرَضَةٌ قَالَ فَقَالَ نَعَمْ هُمُ الّذِینَ قَالَ اللّهُ تَعَالَى أَطِیعُوا اللّهَ وَ أَطِیعُوا الرّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ وَ هُمُ الّذِینَ قَالَ اللّهُ عَزّ وَ جَلّ إِنّما وَلِیّکُمُ اللّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الّذِینَ آمَنُوا
? حسین بن ابى العلاء گوید: گفتار خود را درباره اوصیاء که اطاعتشان واجبست بامام صادق علیه السلام عرض کردم فرمود: آرى ایشانند همان کسان که خداى تعالى فرماید (59 سوره 4) (((اطاعت کنید خدا را و اطاعت کنید پیغمبر و والیان امراز خودتان را))) (یعنى مقصود از والیان امر، اوصیاء باشند) و ایشانند همان کسان که خداى عزوجل فرموده است (61 سوره 5) (((ولى شما فقط خداست و رسولش و کسانیکه ایمان آوردهاند))).
? ? نام کتاب : الکافی- ط الاسلامیة نویسنده : الشیخ الکلینی جلد : 1 صفحه : 187
? http://lib.eshia.ir/11005/1/187
✔️ تصحیح علامه مجلسی بر سند روایت :
✅ الحدیث السابع : حسن کالصحیح.
? ? نام کتاب : مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول نویسنده : العلامه المجلسی جلد : 2 صفحه : 326
? http://lib.eshia.ir/71429/2/326
✔️ تصحیح شیخ هادی نجفی بر سند روایت :
✅ الروایة صحیحة الإسناد .
? ? موسوعة أحادیث أهل البیت ( ع ) - الشیخ هادی النجفی - ج 6 ص 266 ط دار إحیاء التراث العربی للطباعة والنشر والتوزیع - بیروت - لبنان
? پس در نتیجه این آیه 12 امام رو شامل میشه ?
? ? ? ?
#عقاید_شیعه
#تحریف_قرآن
✳ ? یکی از شبهاتی که از دیرباز علیه شیعه از طرف وهابیت و اهلسنت بیان میشود این هست که شیعه قائل به تحریف قرآن می باشد . ان شاء الله بحول قوه الهی یکسری مباحث در باب تحریف قرآن از منظر شیعه و اهلسنت بیان میکنیم تا طلاب وخواهران عزیز به ایم مسئله مهم که باعث شده وهابیت شیعیان را تکفیر کنند، پی ببریم.
در مرحله ی اول به معنای تحریف و اقسام آن میپردازیم که مرحوم آیت الله خویی در کتاب البیان فی تفسیر القرآن به آنها پرداخته :
⬅ ایشان در این کتاب شریف بیان میدارند که واژه تحریف به اشتراک لفظی در چند مورد بکار میبرود که به اتفاق امت اسلامی برخی از آنها در قرآن رخ داده است، برخی دیگر هم به اتفاق امت اسلامی در قرآن به هیچ وجه راه نیافته است.
⬆ در بخشی هم بین مسلمانان اختلاف هست که به این معانی بصورت اختصار میپردازیم:
1. تحریف در معنا:
مرحوم خویی اولین مرد را تحریف در معنا بیان میکنند یعنی : ⬅ ( چیزی که از جایگاه اصلی خود بیرون برده شود و در غیر از آن مورد اصلی بکار رود) ، این مطلب را با توجه به آیه 46 سوره نساء «مِنَ الَّذِینَ هَادُوا یُحَرِّفُونَ الْکَلِمَ عَنْ مَوَاضِعِهِ» که قوم یهود کلمات خداوند را تحریف کرده و از جایگاه حقیقیشان دور می ساختند. ➡
✅ علامه خویی در این مورد اینچنین می فرمایند:
? ولا خلاف بین المسلمین فی وقوع مثل هذا التحریف فی کتاب الله فإن کل فسر القرآن بغیر حقیقته ، وحمله على غیر معناه فقد حرفه . وترى کثیرا من أهل البدع ، والمذاهب الفاسدة قد حرفوا القرآن بتأویلهم آیاته على آرائهم
وأهوائهم . وقد ورد المنع عن التحریف بهذا المعنى ، وذم فاعله فی عدة من الروایات .
? هیچ اختلافی بین مسلمین در وقوع تحریف به این معنا در کتاب خدا ( قرآن ) وجود ندارد، با این توجه تفسیر قرآن خلاف حقیقتش و حمل آن بر غیر معنایش تحریف در قرآن هست، درحالیکه بسیاری از اهل بدعت و مذاهب فاسد را مشاهده می کنید که قرآن را با تاویل ههایشان بر اساس آراء و اهوائشان تحرف کرده اند .
درحالیکه در عده ی کثیری از روایات از این نوع تحرف منع شده و انجام دهنده ی این نو ع تحریف را ذم کرده است .
ادامه دارد …
چرا نظام جمهوری اسلامی ایران سایتهای خبری مانند بیبیسی و شبکههای خبررسانی را که اخبار وقایع ایران را پخش مینمایند و حتی برخی از سایتهای ایرانی را فیلتر میکند؟! این خلاف تعریف دمکراسی در جهان است. مگر مردم شعور ندارند که حق و باطل را از هم تمیز دهند و دولت باید به آنها دیکته کند و یا آنها را کنترل نماید؟!
امروزه فریاد «وا فیلترا – وا سانسورا» که توسط بلندگوهای خارجی پخش و توسط برخی از رسانهها یا شایعپراکنان داخلی منتشر می شود، در گوشه و کنار شنیده میشود! چنان چه گویی در همه جای دنیا آزادی (دمکراسی به معنای غربی) وجود دارد، به جز ایران!
ما در جهانی زندگی میکنیم که به نام علم، دمکراسی، ارتباطات … و در نهایت نظم نوین و صلح جهانی، جایزهی نوبل صلحاش را به جنگافروزی چون اوباما میدهند – در میان هفت میلیارد انسان و میلیونها متفکر در کشورهای متفاوت، زهرا رهنورد را به عنوان سومین متفکر جهان در سال 2009 انتخاب میکنند و نام بورسیه تحصیلی در یک دانشگاه فرانسوی را «ندا آقا سلطان» میگذارند(؟!)
ما در جهانی زندگی میکنیم که سازمانهای جاسوسی آن مانند «سیا»، «آنتلی جنت سرویس» و «موساد»، مراجع تقلید و فقهای شیعه را رده بندی میکنند و نتیجه میگیرند که «آیتالله صانعی» خوب است و بقیه مراجع خطرناکاند! و ما در جهانی زندگی میکنیم که برای اشغال افغانستان 11 سپتامبر به راه میاندازند و برای اشغال عراق اذهان عمومی را با تهدید کذب میترسانند و برای نسل کشی مسلمانان، پرچم مبارزه با تروریسم بلند میکنند!
ما در جهانی زندگی میکنیم که در کشوری «چون فرانسه» که معروف به مهد تمدن است و اکثریت قریب به اتفاق ملتش مسلمان نیستند، حتی تاب تحمل روسری یک دختر دبیرستانی یا دانشجو را ندارند و برای اخراج آنها و چند صد نفر کارمند در میان هفتاد میلیون نفر جمعیت، قانون منع حجاب وضع میکنند و اصلاً نگران نیستند که این یک دیکتاتوری است و مردم خودشان شعور دارند که تشخیص دهند یا نه؟! لذا امروزه سخن از غرب و دمکراسی به معنای غربی، واقعاً جایگاهی جز برای استهزاء و خنده ندارد.
بر کسی پوشیده نیست که تکنولوژی اینترنت و شبکههای ماهوارهای ارمغان علمی غرب است و تکنولوژی فیلتر نیز از همان غرب آمده است و مخصوص نظام جمهوری اسلامی ایران طراحی نشده است. لذا معلوم میشود که مصرف ممالک مدعی دمکراسی در فیلتر کردن سایتها و شکبههای ماهوارهای به مراتب بیش از ایران است و به هنگام فیلتر کردن نیز هیچ توجهی به معنای دمکراسی یا شعور مردم ندارند!
امروزه در آمریکا و اغلب کشورهای قدرتمند اروپایی، نه تنها اخبار به صورت سانسور شده و هدفمند منتشر میگردد و نیز بسیاری از سایتهای خبری و یا علمی و بسیاری از شبکههای رادیویی و تلویزیونی و … فیلتر میشوند، بلکه حتی با کد گزاری کلمات مورد نظر، تمامی ایمیلها و حتی گفتگوهای تلفنی (به هر زبانی) رهگیری میشود و در صورت لزوم به بازداشت و حبس طولانی مدت بدون محاکمه همراه با شکنجه (با مجوز دولت و دادگاههای آمریکا) میانجامد. تازه اگر منجر به ترور از نوع انفجار و یا تصادف با خودرو (روش متداول در آمریکا) نیانجامد! چه شد نوبت به ایران در دفاع از تهاجمات که میرسد، به یاد دمکراسی و شعور مردم میافتند؟!
بدیهی است که معنای «جنگ نرم» با حملات سایبری همین است. دشمن از همهی امکانات خود برای حمله استفاده میکند و طرف مقابل نیز همهی امکانات را خود برای دفاع به کار میبندد.
حال چه شده است که انتظار دارند ایران عرصه را برای هجوم دشمن باز بگذارد تا هر طور که میخواهند توطئه کنند و نامش را بگذارند دمکراسی یا احترام به شعور مردم(؟!) آیا چنین رفتاری که فقط خوشایند دشمنان است، احترام به دمکراسی است یا نوعی «بلاهت سیاسی و امنیتی»؟!
جالب است بدانید که هم زمان با آشوبهای تهران، تظاهرات گسترده و وسیعی در اغلب کشورهای اروپایی مانند: فرانسه – ایتالیا – بلژیک و حتی سوئیس صورت پذیرفت. هر چند که هدف تظاهر کنندگان ایجاد آشوب در براندازی نبود، اما پلیس شدیدترین برخوردهای فیزیکی و دستگیریهای بدون دلیل را داشت (رجوع شود به عکسهای مندرج در گالری سایت). البته درگیری پلیس در اروپا هیچ ایرادی ندارد و این فقط نیروی انتظامی ایران است که باید با دست گل و شیرینی به استقبال اغتشاشگران برود و اگر باتومی در درست داشت، عکس و فیلمش در همه شکبهها و سایتهای خبری پخش میشود! چنان چه رئیس پلیس سوئیس طی یک مصاحبه گفت: «هر چیزی حدی دارد، از حدش که گذشت باید برخورد و ممانعت کنیم». اما جالب است بدانید هم زمان با سانسور خبری این تظاهرات، خبرگزاریها و شبکههایی چون بیبیسی فارسی و …، فقط اخبار راست و دروغ راجع به تهران را گزارش میکردند (؟!) البته در اخبار آنها خبر زیادی راجع به شعارها – کشتارها – آتشسوزیها و به آتش کشیدن نام ابا عبدالله الحسین (ع) و قرآن کریم از یک سو و رقصیدن دختران و پسران در زیر پل گیشا و عریان کردن مردم و رقصیدن به دور آنها و … نبود!
و در نهایت آن که کدام سایت خبری فیلتر شده است؟! آیا اینها سایتهای خبری هستند و یا پایگاههای تبیین استراتژی برای مبارزه با یک نظام سیاسی و یک ملت(؟!)
آیا این که در کدام روز به خیابان بیایید – چه شعاری دهید – کجا اغتشاش کنید – با چه شماره تلفنهایی تماس بگیرید – چه شبهههایی را دهان به دهان نقل کنید – چه کسی را چگونه بکشید و …، «خبر» است یا سازماندهی و برنامهریزی(؟!)
و آیا حملات گسترده دشمن و سکوت و بیتفاوتی یک نظام (هر نظامی) در دفاع از تمامیت ارزی و ارزشهای خود (خواه طرف مقابل یا طرفداران اندیشههای متفاوت قبول داشته باشند یا نه)، احترام به دمکراسی و شعور مردم است، یا بلاهت؟!